قرارهای بی قرار. فاضل نظری
هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست
ببار، ابر بهاری، ببر، کافی نیست
چنین که یخ زده تقویم ها اگر هر روز
هزار بار بیاید بهار کافی نیست
به جرم عشق تو بگذار آتشم بزنند
برای کشتن حلاج دار کافی نیست
گل سپیده به دشت سپید می روید
سپیدبختی این روزگار کافی نیست
خودت بخواه که این انتظار به سر برسد
دعای این همه چشم انتظار کافی نیست
+ نوشته شده در سه شنبه ۲ فروردین ۱۳۹۰ ساعت 2:1 توسط سمانه
|